ترانه آزادی

روزمره هایی در باب اجتماع و فرهنگ و ...

ترانه آزادی

روزمره هایی در باب اجتماع و فرهنگ و ...

دیشب ماما نتو ندیدم آیدا؟

بعد از مدتها دوباره رفتم سینما.در کویر فیلم این روزها و باتوجه به سابقه فیلمسازی رسول صدر عاملی "دیشب بابا تو دیدم آیدا" رو ترجیح دادم.
فیلم حول مسایل یک دختر نوجوان می گردد .دختری که تصویر آن در فیلمهای صدر عاملی یک کلیشه است.

بعد از دختری با کفشهای کتانی و ترانه این سومین فیلم صدر عاملی در حوزه دختران نوجوان است .

در این فیلم نیز کارگردان می کوشد یکی از بحران های روز جامعه ایرانی را به تصویر کشد .موضوع فیلم پیرامون دختری است از نسل اخیر نوجوانان ایرانی   که تا پیش از اتفاقات جاری در فیلم زندگی کاملا آسوده ای را سپری می کند .از اوضاع درسی خوب؛مادر مهربان و پدر مسولیت شناسی برخوردار است.

فیلم از نقطه ای شروع می شود که دختر گمان می برد پدرش پنهانی با زنی ارتباط دارد.این گمان همچون آتش در وجودش زبانه کشیده و تعادل روانی اش را بر هم می زند.از این پس تمام داستان حول گمانه ها و مشا هدات دختر می گذرد.

شاید شالوده فیلم که همان آسیب پذیری یک دختر نوجوان از به خطر افتادن بنیان خانواده است موضوعی واقعی و پر ابتلا باشد ولی نوع پرداخت کارگردان به شخصیت ها داستان را دچار نوعی مجاز کرده .هر چند نوع تفکرات به نمایش در آمده مر بوط به یک دختر 17ساله است ولی کارگردان نیز با ریز شدن در این تفکرات با نوجوان همراه می گردد.کارگردان با نوعی تعارف در تمام فیلم از کارکترها تصویری  به زعم خود مثبت ارایه می دهد .

همچون :دختر هرگز آرایش نمی کندو معتقد است دخترانی که آرایش می کنند وضع خوبی ندارند. پدر در عین اینکه به خانواده پنهانی خیانت می کند ولی در انجام مسولیتهای خود بسیار کوشاست.مادر علیرغم دانشگاه رفته بودن در خانه مدام به شستن و پختن ورفت ورو مشغول است و....

شاید فیلمنامه در آنجا که تنها دلیل به انحراف رفتن مرد را یکنواختی و تکراری بودن فضای خانه می داند به بیراهه می رود .چرا که هرگز و هرگز یکنواختی نمیتواند بزرگترین دلیل یک مرد برای به انحراف رفتن باشد.به باور من از قضا "دلیل یکنواختی "می تواند علت کجراهه رفتن مرد باشد.

ضعف دوم داستان ارایه تصویری بی دست وپا و منفعل و مظلوم از زن و چهره همیشه خبیث و مزور و خاین از مرد است .برای من همیشه این پرسش مطرح بوده که چرا ما هر کجا می خواهیم حقوق به یغما رفته زن را یادآور شویم باید در کنارش چهره ای کریه از مرد نشان دهیم؟

مگر همواره در طرف دوم یک انحراف اخلاقی مرد یک زن قرار ندارد؟پس در ازای هر مرد فاسد زن فاسدی هم حاضر است ...

تصویر کاذبی دیگر ی که در فیلم رخ مینماید این است که هر چند این خانواده از سطح آگاهی بالای میانگین برخوردارند ولی همچنان بافتهای محکم سنت بر آنها حاکم است .هرچند مرد زیر شلوار راه راه نمی پوشد و بدنش بوی عرق نمی دهد ولی همچنان کارکرد یک مرد دهه 40 را داراست و زن نیز به همان اندازه زنهای پیچیده در چادر و فدای خانواده چشم و گوش بسته ومظلوم.

پایان فیلم نیز با ناتوانی سروته قضیه را جمع می کند و سرسری وار با خنده های آیدا که سعی می کند برای خودش زندگی کند و به پیرامون توجهی نداشته باشد رهیافتی احمقمانه ارایه دهد.

خوبست فیلمسازان ما دردهای اجتماعی را با عقلانیت و نوآوری در هم آمیزند که پس از یک فیلم فیلم بعدی آنها حرف تازه ای برای گفتن داشته باشد.هنرمند انی مانند شعرای بزرگ ما از این رو در تاریخ ماندگار شدند که کلامشان آنچنان پیشرو و نافذ است که پس از قرن ها انسان امروزهم می تواند از کلامشان راه حلی برای خود بیابد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد